ن : حمیــدشیخ حسینی
ت : چهار شنبه 4 ارديبهشت 1392
ز : 1:31 بعد از ظهر |
+
اندازه یک آسمان دلگیرم از تو
ای بی وفا ، نامهربان دلگیرم از تو
پیغام ها دادم به باد صبح گاهی
از تو ندیدم یک نشان ، دلگیرم از تو
پروانه را تا قاصد کوی تو کردم
آتش زدی او را به جان ، دلگیرم از تو
گفتم که شد یلدا شب تنهایی من
گفتی که تا فردا بمان، دلگیرم از تو
تا قصد شکوه کردم از این بی وفایی
دادی رقیبم را نشان ، دلگیرم از تو
من آمدم دستی به دامانت بگیرم
رفتی چرا دامن کشان ، دلگیرم از تو
بسکه وفا کردم مرا دیوانه خوانند
مردم از این زخم زبان دلگیرم از تو
گاهی اگر دارم به لب ها پیش رویت
لبخنده ای اما بدان دلگیرم از تو
با یک جهان غم می روم آخر ز کویت
از این جهان تا آن جهان دلگیرم از تو
اسماعیل جاجرمی
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
دلگیرم از تــــــــو،
،
:: برچسبها:
شب و شعر ,
دلگیرم از تو ,
اشعار عارفانه ,
عاشقانه ,
غزل ,
دوبیتی ,
تک بیتی ,
شب های شعر ,
رباعیات ,
اسماعیل جاجرمی ,
شب و شعر ,
دلگیرم از تو ,
اشعار عارفانه ,
عاشقانه ,
غزل ,
دوبیتی ,
تک بیتی ,
شب های شعر ,
رباعیات ,
اسماعیل جاجرمی ,
,